این داستان، روایتی است درباره]ی زندگی شخصی به نام ادی که از زبان خود او و با نگاهی درونی نقل می]شود. ادی فرزند اول یک خانواده]ی نسبتا مرفه است. پدر او روانپزشک، و مادرش زنی ایرانی]تبار است. درکودکی وابستگی شدیدی به مادر دارد و حتی تا هفت سالگی همچنان از شیر او تغذیه می]کند. همین وابستگی احتمالا ریشه]ی بسیاری از مشکلات و ضعف]های او را در آینده رقم می]زند. وی به بیماری روحیمردم]هراسی مبتلا است. این بیماری تا سالها از نگاه پدرش دکتر جان ویلسون که روانپزشک او نیز هست به دلایلی پنهان می]ماند. کسی مشکل او را جدی نمی]گیرد و معمولا آن را به خجالتی بودن تعبیر می]کنند. ادی از اجتماع فراری است، از تنهایی رنج می]برد، و مدام بین دو قطب اجتماع و انزوا در نوسانی جانکاه پس و پیش می]شود. بیماری او به شکل کرم یا انگلی روحی تجسم یافته که درون او فرمانروایی می]کند و تمام زندگی او را در سیطره]ی خویش گرفته است. دنیای او زندانی]ست تنگ و تاریک، که هیچ روزنه]ای در آن دیده نمی]شود. او تقلا می]کند میله]های این زندان هولناک را بشکند و هوای تازه]ای تنفس کند، اما دست و پا زدن]هایش راه به جایی نمی]برد. وی از خود می]پرسد آیا زندگی این است؟ آیا باید به این زندگی همانگونه که هست تن داد؟ یا باید معنایی در آن جست؟ پی]نوشت این متن سرشار از طنز، ارجاعات بیرونی به آثار نویسندگان بزرگ جهان، تشبیهات، استعارات، اسطوره]های تاریخی، صنایع ادبی و غیره است که امیدوارم از چشم تیز بین خواننده]ي آن دور نماند. درضمن داستان در لامکانی و لازمانی اتفاق می]افتد و به هیچ جغرافیای خاصی ارجاعی داده نشده است. جغرافیای داستان روان و ذهن انسان است و هر مخاطبی فارغ از فرهنگ و ملیت خود می]تواند با آن ارتباط برقرار کند.
Hinweis: Dieser Artikel kann nur an eine deutsche Lieferadresse ausgeliefert werden.
Hinweis: Dieser Artikel kann nur an eine deutsche Lieferadresse ausgeliefert werden.