21,99 €
inkl. MwSt.

Versandfertig in über 4 Wochen
  • Broschiertes Buch

البرز اشتیاقش به نوشتن را در کتاب سوم به نام عواقب کس که آن را انجام داد و من آن را انجام دادم، و وقتی پانته آ از زندگی اش بیرون رفت، یافته است. پیامهای موجود در این مجموعه حاصل تجربه اش با این دختر و عشق او به همسرش است. البرز همچنان به حمایت مالی از پانته آ ادامه می دهد، اما از جهات دیگر، او با این واقعیت رو به رو شده که پانته آ ممکن است برای همیشه حقیقتاً از زندگی او رفته باشد. پس از اینکه البرز سعی کرد خشم او را آرام و رابطه را ترمیم کند، پانته آ مصمم است که به کشورش برگردد. وقتی البرز تمایلش را برای درست کردن همه چیز از دست می دهد، پانته آ به او می گوید که چه چیزی دور می زند بیا بازگشت…mehr

Produktbeschreibung
البرز اشتیاقش به نوشتن را در کتاب سوم به نام عواقب کس که آن را انجام داد و من آن را انجام دادم، و وقتی پانته آ از زندگی اش بیرون رفت، یافته است. پیامهای موجود در این مجموعه حاصل تجربه اش با این دختر و عشق او به همسرش است. البرز همچنان به حمایت مالی از پانته آ ادامه می دهد، اما از جهات دیگر، او با این واقعیت رو به رو شده که پانته آ ممکن است برای همیشه حقیقتاً از زندگی او رفته باشد. پس از اینکه البرز سعی کرد خشم او را آرام و رابطه را ترمیم کند، پانته آ مصمم است که به کشورش برگردد. وقتی البرز تمایلش را برای درست کردن همه چیز از دست می دهد، پانته آ به او می گوید که چه چیزی دور می زند بیا بازگشت این پیام یعنی شما همانی را درو خواهید کرد، که می کارید. از آنجا که البرز متعهد به پیوند مجدد است، شروع می کند به جستجوی درونی. او به زودی درمی یابد که رابطه اش با پانته آ تا چه اندازه ارزشمند بوده است و او دیگر هرگز نخواهد توانست فرد دیگری را پیدا کند که جای او را بگیرد. وقتی دست سرنوشت، دعوت غیرمنتظره ای را رقم می زند، پانته آ او را به شام دعوت می کند. آنها موافقت می کنند که در تاریخ 10 آگوست، ساعت 7:30 عصر یکدیگر را ملاقات کنند. در تلاش برای تاثیرگذاری بر نتیجه و پیروزی، البرز دلواپس است و به همین خاطر یک دسته گل رز جاودان برای پانته آ می آورد که در جعبه ای شفاف و خاص بسته بندی شده و پنج تا ده سال آینده تازه می ماند. داخل جعبه، البرز به دقت پنج کارت مخفی را جاسازی می کند، که روی هر یک از آنها سوالی نوشته شده تا پانته آ به آنها جواب بدهد. کارت آخر به او التماس می کرد که لطفاً در کشور
Autorenporträt
البرز آذر توسط پنتیا (لانا) قهرمان لقب گرفته است. داستان را البرز روایت می کند که روزگاری توسط زنی که دوستش دارد قهرمان بزرگی خوانده شد. با این حال ، او از عنوان نویسنده خودداری کرد. با توجه به اوضاع ، وی تصمیم گرفت که به دلیل خانواده اش از درگیری دوری کند. پنتیا ادامه می داد تا با البرز آذر کازانووا ، مارکو پولو ، قهرمان خود ، گل چیراژ جادو و غیره تماس بگیرد. آذر با اعتماد به نفس با تمام موقعیت های زندگی خود روبرو شد و به حقیقت اعتقاد داشت. تجملاتی که در زندگی به دست آورد به دلیل فداکاری وی برای موفقیت در تجارت بود. آنها از هیچ میراث خانوادگی به ارث نرسیده اند. مبارزه برای غلبه بر تمام مشکلات او با پافشاری در سن چهارده سالگی آغاز شد ، اما او علاقه به کار و فداکاری او را به موفقیت رساند. با این حال ، او همچنان منتظر نتیجه گیری موفقیت آمیز در دادخواست های طولانی مدت حقوق قانونی خود است. با گذشت زمان ، اولین عشق او همسرش بود که روژان همچنان در کنارش بود. پس از آن ، برخی از دختران دوست داشتنی از راه او عبور کردند. مهمترین عشق پنتیا بودن دوم بود. رویای آذر برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق از جوانی آغاز شد. تلاش وی برای دستیابی به نام در دنیای شرکت ها تا حدی محقق شد ، اما برخی از رقبای کثیف تجاری وی را در خریدهای دروغین مهار کردند. در آینده ای قابل پیش بینی ، داستان کامل زندگی او نوشته خواهد شد به امید اینکه قلب خوانندگانش را لمس کند. alborzazar.net